پرینت

۱۷ - فارس تحقير کننده را طرد کن!

فارس تحقير کننده را طرد کن!

کوروش با مادرش ازدواج کرد

ز شنيدنش دلم آمد به درد

داريوش دخترش را همسر گزيد

شنونده انگشت خود را گزيد

کمبوجيّه با خواهرش آتوسا

ازدواج کرد که بزايد پارسا

اردشير همسر دخترش گرديد

به فرهنگ قوم خود ننگ آفريد

اردشير سوّم هم مثل وحوش

شوی مادرش شد ای فخر فروش

شاپور اوّل به دخترش دل بست

شوهرش شد که نزايد مرد پست

بهرام هم با دخترش ازدواج کرد

انسانيّت را فدای تاج کرد

پسر شاپور شوی خواهرش شد

بهرجانشين سازی شوهرش شد

قباد شوی دختر و خواهرش بود

کی فرهنگ پست را "عالی" نمود؟!

فرهنگ فارس تحقير را کرده است مد

بهر پنهان کردن پستی خود

داريوش در کتيبه اش نوشته

که بعد از شکنجه کردن ميکشته

استاد فارس بيشرم ... داريوش است

که ساديسمش در کتيبه منقوش است

کوروش دشمن حقوق بشر بود

چونکه منکر حقوق مادر بود

فردوسی چون جدّ خود بی ناموس بود

که اشعار ضدّ انسانی سرود

فردوسی سگ را به از صد زن  نمود

زن را خوار کرد وُ، خود را چو سگ ستود

کار فارس تحقيرکننده ... ننگ است

چونکه آموزگار فارس بی فرهنگ است

نه تورک ديو بوده، و نه زن اژدها   (به خسرو نوشتن بيآموختند)

چيزکی نبوده گويند چيزها

عيب تورک تا قبل از اسلام مرده

چندهمسری، چند شوهری بوده

زن تورک تا قبل از اسلام آزاد بود

مثل مرد قانونگذار وُ بريگاد بود  (بريگادر)

سر کوروش را تومروس آنام بريد       (< تاريخ هرودود )

در خونش غلتاند وُ گفت: "خون بخوريد"

زن فارس تا قبل از اسلام کالا بود   (به شوهران فرعی کرايه داده ميشد.)

از ديد فارس ... نر از ماده ...والابود

قوم فارس حکومت کرده ششصد سال

(تا حملهً اعراب)   کلّی ننگ آفريده به کر وُ لال

فارس تحقير کننده را ... طرد کن

گر تغيير نيابد از ريشه و بن

قصد هر بحثی نتيجه گيری است

آموختن از بچّگی تا پيری است

نثری که بشکل نظم درمی آيد

گره ها را به از نثر میگشايد.

 

من فارس سالم وُ عاقل نديده ام.

22.06.06   آراز بالتاجی