پرینت

۱۴ - انقلاب بورژوائی لازم است

  انقلاب بورژوائی لازم است

(افشاء درک مولائی لازم است)

سرمايه کالا نيست مثل آقائی   (سرمايهً مالی بشکل ... کارخانه)

قابل فروش نيست به هيچ بهائی

صادرات امپرياليست ها نازاست

توليد مثل کننده نيست که غذاست

کالا وُسرمايهً امپرياليست                         (مصرف شونده)

موجد کارگر ماشين ساز نيست

سودهای شعب انحصارات

(شکلا مدرن <) انباشت نمیشوند در مستعمرات

آذربايجان قرون وسطائی

زييد با توليد خرده کالائی

کارگر گويد که سرمايهً اغيار

رشد ملّی ی ما را کند بيمار

توران کارگر صنعتی ندارد

تا کليم خود را از آب درآرد:

او ماشين نميسازد به سنّتی

که عذاب ميکشد از بی صنعتی

او نمی سازد هواپيمائی که

ارز می فرستد به شام وُ مکّه

او نمی سازد ماشين وُ تراکتور

که زايد شود نقش کمپرادور

او نمی سازد ابزار- آلات جنگ

<<<   که رهاند خود را از دست پلنگ

او نمی سازد ابزار توليدی

که رهد جامعه از نااميدی

او نمی سازد کند رشد و تکامل

که ميهنش رهد از دست چپاول

او نمی سازد ببندد دربها را

به روی ورود سرمايه وُ کالا

او مونتاژ می کند چون مقلّده

از ديد نيروهای مولّده

او مثل پيشه وران وُ دهاقين

بوده است مصرف کنندهً ماشين

او در توليد محصولات کشور

پنج درصد سهم دارد حدّاکثر

او در اقتصاد اقشار ديگر

نقشی ندارد که بشود رهبر

او نمی سازد کند تابع خود

انقلاب سوسياليستی شود مد

کارگر ماشين نميسازد ای يار

که درآرد از دست سرمايه دار

بورژوازی بهر اينکار زاده است؛

(وی بدو حقّ استثمار داده است)

اگر در خدمت ماشين سازی نيست

رشد را به نقش وی نيازی نيست

با سلب سرمايه از بورژوازی

نقش وی را دولت ميکند بازی

دولت با اخذ ماليات از مردم

و با تبديل بوروکرات ها به دم

قادرست به انقلاب صنعتی

تحقّق ببخشد به هر قيمتی

قطره ها را دولت میکند دريا

که ماشين ساز شود پرولئتاريا

گر ماشين ساز شود، بهر حفاظت

مثل چين بمب اتمی می سازد

کارگر بهر خواستی کند پيکار

که ضرورت يافته اندر اين ديار

کارگر خواهد که کارش شود انبار

در سرزمين ملّی وُ محل کار

کارگر گويد که در عصر استعمار

استقلال ملّی را واجب بشمار

کارگر عليه هر گونه استعمار

در رکاب ملّی میکند پيکار.