۷ - خواست ملل دربند استقلال اسـت

خواست ملل دربند استقلال اسـت

ايران تشکيل يافته از چند ميهن
هر کدامش مختار بوده از کهن.

در ايران ملّتی به نام ايران
وجود خارجی ندارد ... توران.

کی حق داده که زبان بيگانه
زبانت را بکشد در کاشانه.

فارس عليه تورک جنايت می کند
هم می چاپد، هم اهانت می کند.

کولی هر کسی را تحقير ميکند
امر وُ نهی بر وی تأثير نمیکند.

زخمی که فارس بر دل تورک زده
در نمی آيد بعد از چندين صده.

فارس عقل تورک را سلّی کرده است
عاشق دشمن ملّی کرده است.

بهر چاپيدن هرجائی کرده بود   (~اينرناسيوناليست)
که مادر نبيند از فرزندش سود.

ما بعد از وطن مسئول جهانيم
گر تجاوز بشود می رهانيم.

آنچه را که آذربايجان باخته
فارسستان برده با آن رشد يافته.

بازنده خواهد مسائل حلّ شوند
برنده خواهد روی هم تل شوند.

هيچ خلقی بهر خود گور نمیکند
خود را غيرخود آزاد نمیکند.

مثل آلمان وُ، ويتنام وُ، يمن
کنند ظلم ملّی را هم ريشه کن.

روس بعد از سلطهً مغول تانک ساخت
شمشير تورک به تانک روسيّهً باخت.

جرم ما اينست که سلاح نداريم
گر نيابيم مثل چين بدست آريم.

تورک اگر بردهً ملّی خواهد ماند
بهترست که بميرد شرافتمند.

تو که برخورداری از رگ چنگيز
برو شمشير خودت را بکن تيز.

برای زدودن لکّه وُ ننگ
انتقام لازمست در ميدان جنگ.

با ظالم مثل ظالم رفتار بکن
ورنه چاپيده، کشته، کند زبون.

چونکه خون زالوها را نخورديم
خونمان را خوردند وُ رنج برديم.

گر لازم آيد خون زالو را بخور
درس عبرت شود به ظالم و زور:

اگر با کشتن تو را برده کرده
بکش آنان را که می کنند برده.

اگر با کشتن ... خلع يد می کنند
تو بيشتر بکش، ورنه رد ميکنند.

صلح درخدمت وضع موجود است
سهم حاکم از وضع موجود سود است.

آنکه الحاق طلبست سياسی است
دشمن منشور ملل عاصی است.

بعد از اثبات حق بايد حمله کرد
حمله را هم مجری اين جمله کرد:

تو هم دشمنان ملّی را بکش
هر چه غارت کرده به آتش بکش.

همچون برخوردی عين عدالت است
داروی تلخ علم طبابت است.

بدون تئوری ی انقلابی
نه انقلاب ممکنست، نه کاميابی.

در ايران ماندن نه تنها هدراست
انباشت ضرر بر روی ضرراست.

هر حزب مدّعی ... ميهن پرست نيست  <
برخوردش بدين اثرخواهد گفت کيست.

شعر من بيانیست از حق طلبی
نه با قيد وُ بند شعر عربی.
(فعولون، شعولون، سعولون، قعول)

شعر من محصول علم وُ فرهنگ است
 >   راهنمای عمل وُ صلح وُ جنگ است.

نقد هيچ حقيقتی ميسّر نيست
لازمست که بدانند سفسطه چيست.

آراز هر آنچه که گفته خواهد شد
قبل از موقع نمی توان شاهد شد.

بالتاجی آراز